درد دل امام زمان با شیعیان

***
صاحب مال منال و جانتان
تا شود محکم دل و ایمانتان
پس نظاره میکنم در کارتان
بس تاسف میخورم بر حالتان
از خدا خواهم فرج در کارتان
این منم چون کعبه آمالتان
بر کدامین پایه است رفتارتان
پس چرا سست است این پیمانتان؟
پس چرا دورید از قرآنتان
تا بجوید از دل بازارتان
میپسندم ناله های زارتان
یاد من رفته چرا از یادتان
پس چرا اینگونه است کردارتان
شاد میگردم من از دیدارتان
تا خداوند هم کند اکرامتان
لطف و تایید خدا همراهتان
تا که باز آیم شوم من یارتان

حرفها دارم بگویم با شما

عرضه میگردد به من حال شما

چون ببینم نامه اعمالتان

میشوم شرمنده از کار شما

هان عزیزانم کدامین سو روید ؟

قولتان با فعلتان همراه نیست

عهد می بندید و بر هم میزنید

آیه های واضح قرآن منم

یوسف زهرا منم کو عاشقی ؟

دوست دارم گفتگو با من کنید

شیعیانم من غریب و مضطرم

دم به دم گوئید آقا جان بیا

درد دل گفتم ولی با این وجود

منتظر باشید با اعمال نیک

یکزبان باشید و فریادم کنید

از خدا خواهید تعجیل فرج

اللهم عجل لولیک الفرج